سرزمین بی بازگشت
سرزمین بی بازگشت

سرزمین بی بازگشت

عنوان: سرزمین بی بازگشت
کد کالا:

نیم ساعت بعد از شمال شرق تهران خارج و وارد جاده هراز شدند. ابراهیم به‌بهانه خواب اما بیشتر برای فکر چشمانش را بست تا جعفر نتواند او را به‌حرف بکشد. شهره تلفن خانه‌اش را نداشت موبایلی هم دیگر در کار نبود که بتواند او را پیدا کند. سرکار هم مطمئن بود که دیگر نخواهد آمد چون بهش این موضوع رو تأکید کرده بود. فقط خانه‌اش را بلد بود که آن راه را، هم با چند روز رفتن به‌خانه جعفر به‌روی او می‌بست.
ابراهیم احساس می‌کرد نیاز به‌چند روز تنهایی دارد تا بدون حضور شهره به‌همه چیز فکر کند و با در نظر گرفتن همه جوانب تصمیم آخرش را برای جدایی و یا همیشه ماندن با او را بگیرد.
تا پنجشنبه ابراهیم فقط فکر کرد و فکر کرد، نه به‌دیدن شهره رفت و نه

نویسنده:

محمد عطاریانی


ويراستار:

مرضیه کاوه


شابک:

9789641930792


نوبت چاپ:

اول


ناشر:

علی


قطع کتاب:

رقعی


نوع جلد:

شمیز


تعداد صفحه:

420


تیراژ:

2000

2,500,000  ريال
وضعیت: موجود
طرح جلد (0)
محتوا (0)

 
نظرات کاربران
  • یلدا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/2/18

جالب نبود
  • عاطفه نصرآبادی
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/5/22

کتاب معمولی ای بود که بد نبود,متوسط بود...
از نشر علی انتظارات بیشتری داریم
  • ام
  • محدوده سنی:
  • 1391/1/5

شاید داستان رمان واقعی و بدون اتفاق های غیر منتظره بود ولی کاملا اموزنده بود.نکات مهمی داشت.
  • Paniz
  • محدوده سنی:
  • 1390/3/31

Kheili bad bood. Adam az nashre ali taajob mikone ba chape chenin romani na be oon ketabaye binazireshoon na be in ketab
  • رها
  • محدوده سنی:
  • 1390/2/16

چندان خوشم نیومد.
  • آويد
  • محدوده سنی:
  • 1390/2/11

معمولي و به نسبت خوب........
  • باران
  • محدوده سنی:
  • 1390/2/9

جالب نبود من زیاد خوشم نیومد بیشتر موضوع کتاب اموزنده بود
  • راستین
  • محدوده سنی:
  • 1390/1/29

اگه یه طرفه به قاضی نرم رمان خوبی بود.
  • م.مرجان
  • محدوده سنی:
  • 1390/1/2

براي يه بار خوندن خوبه........
  • عاطفه
  • محدوده سنی:
  • 1389/12/2

به نظرم شهره میتونست جور دیگه ای روی خانواده ابراهیم تاثیر بذاره.اوایل کتاب بهتر از آخراش بود.اخر کتاب فکر میکردی تو مطب یه دکتر نشستی از بس توصیه بهداشتی داشت.کاش نقش شهره بیشتر از اینا و البته تلخ نبود.کتاب میتونست بهتر از اینا تموم بشه..
  • sara
  • محدوده سنی:
  • 1389/11/30

aslan ghashang nabood faghat poolam hadar shod albate bebakhshid ke ino migam
  • سپیده
  • محدوده سنی:
  • 1389/11/16

خوشحالم که این رمان رو از دوستم گرفتم و خودم نخریدم!!!!اگه خودم خریده بودم، علاوه بر غصه ای که بابت وقتم که در شد، می خورم، باید غصه ی پولی که داده بودم رو هم می خوردم
با پوش صدچندان از نویسنده و ناشر! نمی گم دوستان، چون این طور که معلومه اکثر دوستان با بنده ی حقیر موافق هستند!!!
  • گيتي
  • محدوده سنی:
  • 1389/11/9

اصلا خوشم نيومد.منتظر چاپ كتاب هاي زيباي نشر علي هستيم.
  • سوده
  • محدوده سنی:
  • 1389/11/8

بد بود خیلی بد
  • پانيا
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/29

بدك نبود
  • بی باک
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/28

رمان خوبی بود...
  • لیلا سلطانی
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/25

کتابهای نشر علی فوق العاده است.
  • مهسان
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/20

واقعا این نظرات رو دوستان دادن ؟ یا خودتون گذاشتین ؟
من که هر کسی کتاب رو خونده ازش خوشش نیومده نمی دونم چه جوریه که اینجا همه ازش راضی هستن !
واقعا عجیبه !
از معدود کتابایی بود که حتی رغبت نکردم تا آخرش بخونم !
  • فرهاد
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/19

طرح جلد فوق العاده است؛ بالاخره از سبک و رنگ جلدهای قدیمی که همه ش رنگ آبی داره دراومده. امیدوارم موضوع داستان هم همین طور باشه. خسته نباشید به نشر علی و ای ول به سلیقه طراح جلد.
  • تبسم .ن
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/13

رمان دلنشيني بود و كشش خوبي داشت. ممنون از نشر محبوبم علي و يه خسته نباشيد براي نويسنده محترم
  • پرواز 69
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/12

رمان زيبايي بود .ممنون
  • ناهید
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/7

هنوز نخریدمش.باید خوب باشه.
  • شور انگیز
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/6

قشنگ بود.ممنون
  • مهتاب
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/6

کتاب خوبو جالبی بود متشکرم
  • م.غ
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/5

متفاوت و جالب
  • گلچهره
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/5

امیدوارم زودتر دوستان بخونن ونظراتشون رو بذارن تا من تهیه اش کنم.
  • ستاره
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/4

لطفا خلاصه بگذارید...
ممنون
 
نظر شما
نظر شما
نام:
*
ایمیل:
محدوده سنی:
*
متن:
*
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*